مكران نوعي اشتقاق درونقارهاي، به سن ژوراسيك پسين – كرتاسة پيشين (گلني و همكاران، 1990) در سكوي ايران است كه با توجه به رفتار امواج صوتي و سرعت امواج در پيسنگ، با اقيانوسزايي همراه بوده است. به همين دليل، پيسنگ ناحيه نوعي پوستة اقيانوسي با ميانگين ستبراي حدود 7 كيلومتر است كه با توالي ستبري از رسوبهاي فليشگونه و گاه شبه مولاس پوشيده شده كه ممكن است تا حدود 10هزار متر ضخامت داشته باشند. در يك راستاي شمال به جنوب، پوشش رسوبي روي پيسنگ، جوانتر است.
در شماليترين بخش مكران مجموعهاي ا4 پوستههاي اقيانوسي و رسوبات پلاژيك كرتاسة بالا رخنمون دارند كه به طور عموم با رديفهاي فليشي كرتاسة بالا – ائوسن پوشيده و يا در آميختهاند. بخش مياني مكران با فليشهاي اليگوسن، با چند دگرشيبي موازي درون سازندي و يك دگرشيبي زاويهاي در بالا، پوشيده شده است. رسوبهاي ميوسن، به ويژه پليوسن، بيشتر رخسارة آواري دارد كه بخش مياني تا ساحل درياي عمان را زير پوشش دارند. جوانترين رسوبهاي مكران، ماسهسنگهاي سست و كم سيمان به سن پليو – پليستوسن است كه به ويژه در نواحي ساحلي با پادگانههاي دريايي كواترنري پوشيده شدهاند.
به دليل شرايط حاكم بر زون فرورانش، واحدهاي زمينساختي – چينهنگاشتي ياد شده، گاهي نظم چينهاي ندارند. در حاشية شمالي كوههاي بشاگرد، آميزهاي از پوستههاي اقيانوسي وجود دارد كه نمونــة بارزي از آميزههاي رنگين ايران است. در پهلوي جنوبي كوههاي بشاگرد، آميزهاي از اوليستوليتهاي وابسته به پيسنگ و فليشهاي پالئوژن وجود دارد كه به آن « فليش وحشي » نام داده شده است. آميزة ديگر اين ناحيه، آميزههاي رسوبي است كه در اثر گسلش و چينخوردگي شكل گرفته است. آميزههاي سهگانة ياد شده كه به طور عمده در كنار گسلهاي فعال رخنمون دارند، نشان دهندة ناآراميهاي شديد و جريانهاي آشفته در حوضة رسوبي هستند.