آبهاى سطحى:
آبهاى سطحى اين بخش را مى توان به دو دسته آبهاى دايمى و آبهاى فصلى تقسيم بندى نمود.
الف: منابع آب دايمى: با وجود آنكه رودخانه سرباز مهمترين رودخانه بخش محسوب مى گردد ولى چنانچه در طى دو يا سه سال بارندگى رخ ندهد، بيشتر بستر آن خشك مى شود. ولى در بعضى جاها، بستر آن هميشه داراى آب است. آب اين رودخانه در مواقع كم آبى، معمولاً از مركز بخش سرباز تا دَپْكَوْرْ دايمى است. ولى از دَپْكَوْرْ تا روستاى جَميدَر آبى در بستر آن جريان ندارد، دوباره از روستاى جَميدَر تا نرسيده به روستاى زِيارَتْ جاه آب جريان مى يابد، ولى از زِيارَتْجاه تا پايين دست روستاى حِيط بستر آن خشك است. آنگاه از روستاى نُوبَنْدْ تا قسمت عُلياى چراغان آب جريان دارد، از اين نقطه تا نزديكى روستاى هُدارْ بستر آن خشك مىباشد. سپس در نزديكى هُدارْ جريان يافته و در پايين دست هُدار دوباره خشك شده تا اينكه در نزديكى سد پيشين مجدداً آب در بستر آن جريان مىيابد. همچنين، سرچشمه و منشأ تمامى رودها داراى آب دايمى هستند.
معمولاً سرچشمه اين رودها، نواحى كوهستانى هستند كه به علت عدم نفوذ آب در اين نواحى آبها بصورت سطحى جريان مى يابند و منابع آب دايمى را در آن مناطق تشكيل مى دهند. به همين جهت در محل سرچشمه اغلب رودخانه هاى اين بخش روستاهايى ديده مىشوند كه اشتغال اهالى آنها، باغدارى مى باشد. يكى ديگر از منابع آبهاى دايمى، چشمه ها هستند كه بطور پراكنده ديده شده و بيشتر در دهستانهاى سركور و كيشكور و در بستر رودها، خصوصاً رودخانه سرباز، وجود دارند كه آب آنها بيشتر صرف آشاميدن اهالى و دامها و در مواردى آبيارى باغات مى شود. معمولاً در محل ظهور چشمه ها، روستاهاى كوچكى، با تعدادى درخت خرما و باغات انگشت شمارى، احداث شده اند كه چنين وضعى در دهستان كيشكور بيشتر چشمگير است. هر چند اين چشمه ها داراى آبدهى زيادى نيستند ولى با اين وجود در بعضى از روستاها اهميت حياتى دارند، بطوريكه با خشك شدن آنها، زندگى اهالى غيرممكن مى شود و مجبور به ترك وطن و كوچ مى گردند.
ب: منابع آب فصلى: اين منابع شامل سيلابهايى است كه بطور نامنظم و در مواقع بارندگى در رودخانه ها جارى مى شوند. از اين منابع، تنها براى كشت گندم و جو و ماش و... استفاده مى كنند. اين سيلابها، با وجود خرابى فراوانى كه به بار مى آورند، در برخى از دهستانهاى منطقه، خصوصاً در كيشكور و عموماً در سركور و ايرافشان و آشار ... داراى اهميت فوق العاده اى هستند. البته در قسمت عُلياى دره سرباز نيز از سيلابها براى كشت زمينهايى كه آب رودخانه به آنها سوار نمىشود، استفاده مى كنند. ولى در طول دره سرباز و پايينتر از قريه سرباز، استفاده از سيلابها به ندرت مشاهده مى شود، فقط در مواردى جهت رسوبگذارى زمينهاى مصنوعى، از آب سيلابهااستفاده مى كنند. از علتهاى سيلابى بودن آب رودها مى توان به رگبارهاى تند باران، شيب زياد و كوهستانى بودن اين بخش اشاره كرد.
كيفيت شيميايى آبهاى فصلى یا رودخانه ها: به دليل غيرنمكى بودن تشكيلات زمينشناسى در اين بخش، كيفيت شيميايى آب رودخانه ها بطور كلى مناسب است. همچنين نمونه هاى برداشت شده از رودخانه هاى مختلف، اسيديته آن را بطور متوسط برابر 8، و هدايت الكتريكى آن را، با توجه به زمان پرآبى و يا كم آبى رودخانه ها از 275 تا 1055 ميكروموز بر سانتيمتر و درجه مرغوبيت آب را از نظر كشاورزى طبق استانداردهاى جهانى، خوب تا متوسط نشان مى دهد. ميزان نمكهاى مخلوط در آب رودخانه سرباز برابر 282 ميلىگرم در ليتر است كه اين رقم در سطح قابل قبولى براى كشت گياهان مختلف مىباشد. ميزان نمك طعام رودخانه سرباز 68 ميلىگرم در ليتر و قليائيت آب در حدود 7/9 اندازه گيرى شده است، يعنى بطور كلى از نظر شورى و قليائيت، آب اين رودخانه براى كشاورزى در سطح مطلوبى قرار مىگيرد.
رژيم رودخانه ها: بطور كلى جريان سالانه اين رودها، معمولاً توسط چند طغيان، كه اغلب به صورت ناگهانى، ظرف چند ساعت پس از رگبار به اوج مىرسد، تأمين مى گردد. بنابراين جريان پايه معمولاً دراين رودخانه ها وجود ندارد. پس از خاتمه هر طغيان، جريان رودها رو به خشكى مى گذارد. عامل مذكور وهم عدم ريزش برف و فقدان آبرفتهاى ضخيم سبب شده است كه رودهاى منطقه تماماً غيردائمى( فصلى و موقتى) خوانده شوند. فصل سيلاب يا در زمستان و يا در ماههاى تير و مرداد است.
مهمترين رودخانه هاى فصلى بخش سرباز عبارتند از:
- رودخانه سَرباز: رودخانه سرباز يكى از پرآبترين رودخانه هاى اين بخش و حتى استان محسوب مى گردد.
مشخصات: طول رودخانه: 313 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1450 متر، ارتفاع ريزشگاه: صفر، شيب متوسط: 0/5 درصد، مسيركلى: جنوب شرقى. مساحت حوضه آبريز آن در نقاط مختلف، متفاوت است، بطوريكه در ايستگاه سرباز برابر با 2193 و در پيردان 2440، در دپكور 2721، در محل الحاق رودخانه حيط 3283، زيرپشامگ 3769، زير چراغان 3916، و در راسك 3990 كيلومتر مربع مى باشد.
بده و رژيم رود: به مقدار آبى كه در مدت يك ثانيه، از يك نقطه رودخانه مىگذرد بده يا دبى آن رودخانه گفته مىشود. بده متوسط ساليانه رودخانه سرباز، در محل ايستگاه اندازه گيرى پيردان 2/72 مترمكعب در ثانيه، در محل اندازه گيرى ايستگاه پيشين 6/63، و در باهوكلات 7/91 متر مكعب در ثانيه است. متوسط حجم ساليانه آب رودخانه نيز در محل ايستگاه پيردان 85/8، و در باهوكلات 249/5 ميليون مترمكعب است.
در تمامى فصول سال، آب در همه مسير آن جارى نيست. پرآب ترين زمان رودخانه، مواقعى است كه سرشاخه هاى آن از رگبارهاى تند انباشته مىشود و اصولاً اين مواقع با اواسط تابستان و اواسط زمستان مصادف است.
شعبات (شاخه هاى رودخانه):اين رودخانه از ارتفاعات شمالى بخش سرباز سرچشمه مى گيرد. در شمال غربى، شاخهاى بنام سَركور، دهستان سركور را به سوى جنوب شرقى طى مى كند و در سرراه، رودخانه هاى مَچكور، سهمان، هنسانوچ، كوشكور و هِچكدر به آن مى پيوندند و به سوى سرباز متوجه مى شود. در مركز بخش سرباز با رود گُوَيْمَرْكْ مخلوط مى شود. سپس به سوى جنوب غربى از دره هاى پرپيچ و خم و تنگ عبور مى كند و در روستاى ايتك با رودخانه بَخْتَكْ مخلوط مى شود. آنگاه در محل پل سرباز با رودخانه جژّان در هم مىآميزد. در روستاى دپكور رودخانه كيشكور به آن مىپيوندد و در روستاهاى رودبن ولهاباد با رود رُمپان در هم مىآميزد و آنگاه در روستاى زيارتجاه با رودخانه زيارتكور مخلوط مى شود. در بدو ورود به دهستان پارود و نرسيده به حِيط با رودخانه بِشْكير در هم مىآميزد و در انتهاى حيط با رودخانه روتكور مخلوط مى شود.
در پارود، رود سُموكان (گُوَرْدَشْتْ) به آن مىپيوندد و پس از پيوستن با رود پِشامَگْ، از كنار روستاى فيروزآباد مى گذرد و به مركز بخش راسك وارد مىگردد. در اين دهستان نيز همچنان به سوى جنوب شرقى جريان مى يابد و در نزديكى هُدار با رودخانه لاشار مخلوط شده و از روستاهاى بافتان و جَكيگُور عبور كرده، وارد دهستان پيشين مى شود. در ابتداى ورود به اين دهستان نخست با رودخانه سيرين كَوْرْ و سپس با رودخانه سوران آب در هم مى آميزد و سد پيشين را پشت سر مى گذارد. سپس به سوى جنوب غربى متوجه مى شود و در سر راه با رود وَشْ كَوْرْ مخلوط مى گردد و به دهستان باهوكَلات از شهرستان چابهار داخل مى شود. در ورود به اين دهستان، با شاخهاى بنام باهوكلات مخلوط مىگردد و آنگاه به سوى جنوب غربى و سپس جنوب شرقى، سراسر دهستان باهوكلات را طى مىكند و در سر راه، با رودهاى گَرْگَرُو وَ وَليدادْ و سَمّاچْ مخلوط مىشود و در 90 كيلومترى شرق چابهار به خليج گُواتْرْ در درياى عمان وارد مى گردد. اين رودخانه بطور كلّى رودخانه اى سيلابى است كه بخش پايانى مسير خود را در دشتهاى باهوكلات و دشتيارى طى مى كند. از به هم پيوستن رودهاى سَرْكَوْرْ، هنسانوچ، كوش كَوْرْ و هِچْكدَرْ، رودخانه سرباز بوجود مىآيد كه نام محلّى اين رودخانه از روستاى سرباز تا راسك معروف به سرباز و از بخش راسك تا باهوكلات بنام مَزَنْ كوَرْ (رودخانه بزرگ)، و از باهوكلات تا مصب خود، باهَوْ ناميده مى شود.
سيلاب هاى رودخانه: سيلابهاى رودخانه سرباز ناشى از رگبارهايى است كه بيشتر در فصل زمستان واوايل بهار و تابستان به وقوع مىپيوندد. اين سيلابها مزارع و باغات راويران، قناتها را شكسته، نهرها و جويهاى كشاورزى را پر از گل و لاى كرده و از بين مىبرند و حتّى گاه ديده مىشود كه درختان بزرگى از جمله خرماها را از ريشه كنده و با خود مى برند.
زمينشناسى كف رودخانه: بستر عُلياى اين رودخانه كوهستانى است. و در جهت شمال غربى - جنوب شرقى جريان دارد و در مسير خود، از درههاى نسبتاً باريكى مى گذرد. تشكيلات حوضه آبريز رودخانه سرباز، از نظر زمينشناسى، از سنگهاى دوران سوم غيرقابل نفوذ بوجود آمده اند. طبقات فليش قسمت اعظم اين تشكيلات مى باشند كه گاهى طبقات مارن و شيست در لا به لاى آن مشاهده مى گردند. بطور كلى شيب طبقات در جهت شرق به غرب بوده و عموماً لايه هاى غيرقابل نفوذى را بوجود آورده اند. تشكيلات دوران چهارم به شكل نهشته هاى رسوبى بطور دگرشيبى روى تشكيلات دوران سوم، در بستر رودخانه سرباز و همچنين كلّيه ملحّقات اصلى و فرعى گويمرك، كيشكور و ... و گاهى در دامنه كوهها قرار گرفتهاند. اين نهشته ها، گاهى به صورت كنگلومراى نسبتاً سخت شده بوسيله سيمان آهكى در دامنه كوهها مشاهده مى شوند ولى بيشتر اين رسوبات به شكل آبرفتهاى جديد با دانه هاى جدا، بستر رودخانه ها را پوشانده اند. قسمت ديگر اين نهشته ها به صورت ذرات ليمونى و رُسى در دوطرف دره هاى منطقه، تشكيل خاكهاى زراعتى را داده اند، كه در شرايط كنونى آباديها و بويژه باغات و مزارع و بطور كلى خاكهاى منطقه را بوجود آورده اند. قسمتى از بستر رودخانه شنى است كه اين شنها از دانه هاى ريز تا سنگهاى بزرگ متغير هستند. به علت وجود همين شنها است كه در بعضى از جاها كه كف بستر رودخانه تا حدودى بالاست، آب به سرعت در داخل زمين فرو مىرود. و بعد از اينكه به يك بستر يا كف سختى در پايين دست برخورد مى كند و يا عرض رودخانه كم شود، آب به صورت چشمه از زيرزمين مى جوشد و به جريان خود ادامه مى دهد.
محدوده رسوبات قابل نفوذ رودخانه: رسوبات قابل نفوذ كه از نظر مخازن زيرزمينى و بطور كلى ذخيره نمودن آب سيلابهايى كه رودخانه سرباز بوجود مىآيند، قابل اهميت مى باشند. در بستر رودخانه به شكل نهشته هاى متشكّل از شن و ماسه سخت شده قرار دارند. اين رسوبات طبقات سنگهاى دوران سوم را پوشانيده اند. طول اين لايه هاى قابل نفوذ، فقط در بستر رودخانه سرباز برابر با 112 كيلومتر است و عرض آنهادر كم عرضترين قسمت بستر 50 تا 100 متر و در قسمت هائي كه بستر رودخانه گسترده شده است، اين رقم به 700 تا 800 متر مىرسد. محاسبات انجام شده نشان مىدهند كه مساحت رسوبات، قابل نفوذى كه كف رودخانه اصلى سرباز را پوشانيده اند در حدود 44 كيلومتر مربع مى باشد كه به اين رقم، مساحت نهشته هاى قابل نفوذ واقع در دره هاى رودخانه گويمرك 17 كيلومترمربع و كيشكور 7 كيلومتر مربع را بايد اضافه نمود.
اهميت رودخانه سرباز: درباره اهميت اين رودخانه در بخش و منطقه سرباز هرچه بگوييم، كم گفته ايم. در مورد اهميت آن همين بس كه حيات اقتصادى جنوب استان به اين رودخانه بستگى دارد. و چه بسا با خشكشدن آن ديگر هيچ حياتى در منطقه مشاهده نشود و روستاهاى فراوانى به ويرانى مبدّل گردند. آب اين رودخانه در طول مسير خود براى روستاهاى واقع در كناره هاى آن، منبع آب منحصر به فرد است. تراكم آباديها در مسير اين رودخانه بسيار زياد است. و زمينهاى زراعى آنها از همين رودخانه مشروب مىگردند. رودخانه سرباز نقش بسيارى را در آبادانى زمينهاى اطراف خود دارد و از آنجا كه آبرفتهاى زيادى را در اين اراضى ته نشين مى كند، بسيار پربركت و آباد هستند. آب اين رودخانه نه تنها منطقه سرباز، بلكه بخش راسك و سرزمينهاى پهناور دشتيارى را نيز مشروب مى كند. بطور كلى مى توان گفت كه بيشتر زمينهاى حاصلخيز دشتيارى، بر اثر رسوبگذارى همين رودخانه، در طى ساليان متمادى و طولانى، بوجود آمده اند. هم اكنون با احداث سدپيشين، بيشترين استفاده را از آب اين رودخانه، اهالى دشتيارى و باهوكلات و چابهار مى برند.
- رودخانه گُوَيْمَرْكْ: دهستانهاى: نسكند و مينان، فصلى، ريزابه : رودخانه سرباز، حوضه: درياى
عمان، طول: 55 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1450 متر، ارتفاع ريزشگاه: 890 متر، شيب متوسط: 1 درصد، مسيركلى: نخست جنوب شرقى و سپس غربى. شاخهاى از اين رودخانه از ارتفاعات 80 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر واقع در دهستان نسكند سرچشمه مى گيرد و بنام رودخانه دهانه به سوى جنوب شرقى روانه مىشود. در سرراه با ريزابه هاى متعددى مخلوط مى شود و در حوالى روستاى سرداب به سوى جنوب غربى متوجه مىگردد و قبل از رسيدن به روستاهاى كندز و باتك، با شاخه شرقى كه از ارتفاعات جنوبى آشار سرچشمه گرفته و بنام رود كُزور معروف است، مخلوط مىشود. از كنار روستاهاى گُوَنْگانْ، مينان، دِزْ، بُگانْ و سَنْگ مَسجِد مى گذرد و در مركز بخش سرباز، با رودخانه سركور مخلوط مى شود و رودخانه سرباز را تشكيل مى دهند.
- رودخانه بَخْتَكْ : دهستان سرباز، فصلى، ريزابه : رودخانه سرباز حوزه: درياى عمان، طول: 51 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1400 متر، ارتفاع ريزشگاه 860 متر، شيب متوسط: 3/6 درصد، مسيركلى: شمال غربى. اين رودخانه از 14 كيلومترى جنوب شرقى سرباز سرچشمه گرفته و از روستاهاى ماتَكْ و اِسْپِكار مىگذرد و در روستاى اِيْتكْ به رود سرباز مىريزد.
- رود سهمان: دهستان سركور، فصلى، ريزابه: رودخانه سركور، حوضه: درياى عمان، طول: 71 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1400 متر، ارتفاع ريزشگاه: 1100 متر، شيب متوسط : 1/8 درصد، مسيركلى غربى، اين رودخانه از 66 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مىگيرد و رودخانه پاديك شاخهاى از آن است و در محل محمودآباد به سركور مى پيوندد.
- كيشكور: دهستان كيشكور، فصلى، ريزابه: رودخانه سرباز، حوضه: درياى عمان، طول: 53 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1200متر، ارتفاع ريزشگاه: 750 متر، شيب متوسط: 1/8 درصد، مسيركلى: شرقى. اين رودخانه از 75 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مىگيرد و داراى دو شاخه اصلى: مات كَوْرْو شير بُنان (گَرَگْ كَوْرْ) و شاخه هاى فرعى: مَچانْ، سَگار، بَنْدانْ، سانيچ، دَنْدارْ، جَميدَر،شُكْشْدَرْ، كُپشتان، تيغ آبْ و دازاندر است. و در محل روستاى دَپْكَوْرْ به رودخانه سرباز مى پيوندد.
- هيسكان: دهستان ايرافشان، فصلى، ريزابه: رودشاهى كور، حوضه: درياى عمان، طول: 50 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1400 متر، ارتفاع ريزشگاه: 800 متر، شيب متوسط: 1/2 درصد، مسيركلى: شمال شرقى. اين رودخانه از ارتفاعات جنوبى دهستان آشار سرچشمه گرفته و بعد از پيوستن چند رود فرعى به شاهى كور تغيير نام داده و به رودخانه نِهِنْگْ مىپيوند.
- هِچكدر: دهستان نسكند، فصلى، ريزابه: رودخانه سرباز، حوضه: درياى عمان، طول: 20 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1200 متر، ارتفاع ريزشگاه: 950 متر، شيب متوسط: 1/4 درصد، مسيركلى: جنوب غربى. اين رودخانه از 88 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه گرفته و از كنار روستاهاى پِيروكوش مى گذرد. و روبروى روستاى پنّام به رود سرباز مى ريزد.
- هنسانوچ: دهستان سركور، فصلى، ريزابه: رودسركور، حوضه: درياى عمان، طول: 50 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1600 متر، ارتفاع ريزشگاه: 950 متر، شيب متوسط: 1/3 درصد، مسيركلى: جنوبى. اين رودخانه از كوههاى هامان در 56 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مىگيرد و از كنار روستايى بنام حَمَّلى مىگذرد و رودخانه كوش كور به آن مىپيوندد.
- كوش كور: دهستان سركور، فصلى، ريزابه: رود هنسانوچ، حوضه: درياى عمان، طول:25 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1600 متر، ارتفاع ريزشگاه: 1050 متر، شيب متوسط: 2/2 درصد، مسيركلى: نخست جنوبى و سپس غربى، اين رودخانه از 72 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مىگيرد.
- سُموكان (گُوَرْدَشت):دهستان كيشكور، فصلى، ريزابه: رودخانه سرباز، حوضه: درياى عمان، طول: 30 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1250 متر، ارتفاع ريزشگاه: 600 متر، شيب متوسط: 2/2 درصد،
مسيركلى: جنوب شرقى اين رودخانه از كوههاى باجان و انار در 93 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه گرفته و در روستاى پارود به رودخانه سرباز مىريزد. و شاخه هاى آن عبارتند از : باجان، گادْروچْ، بِيت، جَموك.
- مَچكور: دهستان سركور، فصلى، ريزابه: رودخانه سرباز، حوضه: درياى عمان، طول: 51 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1450 متر، ارتفاع ريزشگاه: حدود 1200متر، شيب متوسط: 1/7 درصد، مسيركلى: شرقى. اين رودخانه از 55 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مىگيرد و يكى از شاخه هاى آن رود گُوَرْناگْ است.
تهلاپ: دهستان ايراَفشان، فصلى، ريزابه: رودشاهى كَوْرْ، حوضه: درياى عمان، طول: 03 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1350 متر، ارتفاع ريزشگاه: 800 متر، شيب متوسط: 1/8 درصد مسيركلى: جنوب شرقى. اين رودخانه از 70 كيلومترى جنوب غربى سراوان سرچشمه مىگيرد و شعبات ديگرى كه به آن مى پيوندند عبارتند از: رود بلوچ و چاهى.
- شاهى كور: دهستان ايرافشان، سيلابى، ريزابه: رود نهنگ، حوضه: درياى عمان، طول: 001 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: حدود 1450 متر، ارتفاع ريزشگاه: حدود 530 متر، شيب متوسط: 0/9 درصد، مسيركلى: شرقى. اين رودخانه از ارتفاعات 130 كيلومترى جنوب باخترى سراوان سرچشمه مىگيرد و بنام رودخانه تُرُنْدْ به سوى شمال شرقى روان مىشود و پس از مخلوط شدن با يك ريزابهُ نسبتاً بزرگ شمالى، به سوى مشرق متوجه مىشود و به رودخانه حَدْكَوْرْ تغيير نام مىدهد. رودخانه مزبور در سر راه نخست با رودخانه جَبْدَْر و سپس با رود آشار مخلوط مى شود و بنام رودخانه پَتكانْ به سوى جنوب شرقى متوجه مىگردد. در سر راه نخست با رودخانه هِيسكان و سپس با رود ايراَفشانْ در هم مى آميزد و بنام رودخانه شاهى كور به سوى مشرق روان مى گردد و پس از مخلوط شدن با رود گودان (گيردان)، به سوى جنوب شرقى رهسپار مىشود و در نقطهاى از مرز ايران و پاكستان كه در 45 كيلومترى جنوب شرقى ايرافشان قرار دارد، به رودخانه مرزى نهنگ مى ريزد.
- نِهنگ: شهرستانهاى سراوان و ايرانشهر، دايمى، حوضه: درياى عمان، رودخانه مرزى ايران و پاكستان، طول: تا مرز ايران و پاكستان 120 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1000 متر، ارتفاع ريزشگاه نقطه خروج از مرز: حدود 250 متر، شيب متوسط: 0/6 درصد، مسيركلى: جنوب غربى. اين رود قسمتى از مرز دهستان ايرافشان با كشور پاكستان را تشكيل مى دهد (حدود 30 كيلومتر). رودخانه نهنگ از 140 كيلومترى جنوب شرقى سراوان واقع در دهستان بَمْ پُشْتْ سرچشمه مىگيرد و در نقطهاى به مختصّات طولى 63 درجه و 7 دقيقه و عرض 26 درجه و 39 دقيقه به مرز ايران و پاكستان وارد مى گردد و رو به مغرب و سپس رو به سوى جنوب غربى جريان مى يابد و در سر راه با ريزابه هاى فراوانى كه از ارتفاعات اطراف مرز سرازير شده اند، مخلوط مى شود و با پيوستن به رودخانه شاهى كور، به سوى جنوب غربى متوجه مى گردد و پس از مخلوط شدن با رودخانه كوه پست به سوى جنوب روان مى شود و سرانجام در نقطه اى به مختصّات 62 درجه و 13 دقيقه طولى و 26 درجه و 15 دقيقه عرضى از مرز خارج مىگردد و به كشور پاكستان داخل مىشود، در كشور مزبور نخست به سوى جنوب و سپس به سوى خاور متوجه مى گردد و پس از مخلوط شدن با رود كِيچ به رود دَشْتْ تغييرنام مى يابد و سرانجام به خليج گُواتْرْ مى ريزد.
- كهيرى: دهستان سركور، فصلى، ريزابه: رود بمپور، حوضه: جازموريان، طول: 50 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1500 متر، ارتفاع ريزشگاه: حدود 570 متر، شيب متوسط: 1/9 درصد، مسيركلى: شمال غربى. اين رودخانه از كوههاى هامان و شِش سَرْ در 47 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مىگيرد و به نام رودخانه شاه آپ به سوى مغرب روان مىگردد. در دامنه غربى كوه سرخ با يك ريزابه جنوب شرقى مخلوط مىشود و به سوى شمال غربى متوجه مىگردد. و بنام رود كهيرى درحوالى روستاى سَرْكَهوران (دهستان حومه ايرانشهر) به رود بمپور مى ريزد.
- گَرْبُنْ (سياهتگان):دهستان كيشكور، فصلى، ريزابه: رودكاجَوْ، حوضه: درياى عمان، طول: 40 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1100 متر، ارتفاع ريزشگاه: 520 متر، شيب متوسط: 1/5 درصد، مسيركلى: جنوب غربى. اين رودخانه از كوه گربُنْ در جنوب دهستان كيشكور سرچشمه مىگيرد و از كنار روستاى گربُنْ مى گذرد و در محل روستاى كهيران گُواش (بخش قصرقند) به رودخانه كاجو مىريزد.
- مُشكُند: دهستان سركور، فصلى، ريزابه: رودكاجو، حوضه: درياى عمان، طول: 28 كيلومتر، ارتفاع سرچشمه: 1000 متر، ارتفاع ريزشگاه: 850 متر، شيب متوسط: 0/5 درصد، مسيركلى: جنوب غربى. اين رودخانه از ارتفاعات 50 كيلومترى جنوب شرقى ايرانشهر سرچشمه مىگيرد و قسمت علياى آن را آهورّان مى گويند.
علاوه بر رودهاى مذكور، بقيه شاخه هاى سيلابى كه به رودخانه سرباز مى پيوندند عبارتند از: اِنْجِرْكْ (كَنْدَگان كَوْرْ)، كانيگان، شِشْ كانْ، نائوك، كَمَك، كرايى كور ناگوكْ، دانْ كور و ... كه همگى در بخش سرباز جريان دارند و رودهايى فصلى هستند. لازم به توضيح است كه علاوه بر اين شعبات، شاخه هاى ديگرى در بخش راسك و باهوكلات نيز به رودخانه سرباز مى ريزند كه برخى از آنها عبارتند از : سيرين كَوْرْ، كشتك، سُورْوَشان، نلينت كاجَوْ يا كاجَهْ.
آبهاى زيرزمينى:
به علت كوهستانى بودن و شيب زياد اين بخش و همچنين بارانهاى موقتى و زودگذر همراه با رگبارهاى شديد، اغلب آبهاى زيرزمينى در عمق بسيار كمى (حدود 10 تا 15 متر) قرار دارند و از آنجا كه اكثر بارندگيها بصورت سيلابهايى جارى مى گردند، آب كمتر فرصت نفوذ در داخل زمين را مىيابد و بدينترتيب، سفره هاى زيرزمينى كمتر تغذيه مى شوند. بيشتر سفره ها و منابع آب زيرزمينى در مجاورت رودخانه سرباز و شعبات آن قرار دارند. لازم به ذكر است كه بهره بردارى از اين آبها بيشتر دردهستانهاى سركور و كيشكور معمول است.
مشخصات هيدروژئولوژيكى آبهاى زيرزمينى:
ترازيابى آبخوان: در اين منطقه نقاطى را كه بتوان بوسيله آن تراز آبهاى زيرزمينى را شناسايى نمود، وجود ندارد، بعلاوه برنامه حفّاريهاى اكتشافى و آزمايشهاى پمپاژ كه به منظور شناسايى تراز آب و همچنين مشخصات هيدروديناميكى آبخوان تعيين شده، انجام نگرديده است. بنابراين به نتايج بدست آمده از بررسيهاى ژئوفيزيكى اكتفا شده و مبناى بررسيها قرار گرفته اند. اين بررسيها نشان مى دهند كه ضخامت سفره آبدار در بستر رودخانه سرباز بطور متوسط 5 تا 6 متر مى باشد و به اين ترتيب قشر فوقانى رسوبات به ضخامت 2 تا 3 متر خشك مى باشد.
- نفوذپذيرى، قابليت انتقال: مطالعات انجام شده نشان مى دهد كه در حدود 9 درصد آبهاى ذخيره شده در لابه لاى رسوبات، غيرقابل استخراج مىباشند و به اين ترتيب مقدار آب ذخيره شده قابل بهره بردارى برابر با 9 درصد حجم كل نهشته هاى رسوبى بستر رودخانه هاى اين منطقه مى باشد.
- خواص شيميايى آبهاى زيرزمينى: بوسيله نمونه گيريهاى انجام شده در دو مرحله مختلف و آزمايشهاى انجام شده روى اين نمونه ها، نتايج زير حاصل گرديده است:
- بطور كلى آبهاى اين منطقه داراى بى كربنات سديم بوده و اين آبها از نظر تركيبات شيميايى محلول در آب و نسبت درصد آن، قابل شرب مى باشند.
آب حداكثر برابر 5 مى باشد و از اين نظر محدوديتى براى آبيارى بوجود نخواهد آمد.
- هدايت الكتريكى آب برابر با حداكثر 989 ميكروم هوس بر سانتيمتر مى باشد كه از نظر طبقه بندى آب شناسى، در طبقه 3 قرار دارد و به اين ترتيب، شور نمودن خاكها را احتمالاً امكانپذير مى نمايد. بطور كلى مى توان گفت كه تغييرات شورى آب، ارتباط مستقيم با عمق آبخوان داشته و به عبارت ديگر در نقاطيكه بستر رودخانه گسترده مى گردد، آبهاى دايمى نيز در مساحت بيشترى گسترش يافته و در رسوبات نفوذ مى نمايد و بالعكس در نقاطى كه عرض رودخانه كم است، آبها بيشتر به صورت جريانهاى سطحى ظاهر مى گردند و به اين ترتيب تماس كمترى با تشكيلات زمين داشته و در نتيجه تغييرات كمترى در املاح شيميايى محلول در آن داده خواهد شد. لذا بطور خلاصه مىتوان نتيجه گيرى نمود كه تركيبات شيميايى محلول در آب، با عرض رودخانه بستگى دارد. نتايج زير نيز از تجربه نمونه هاى آب حاصل شده است:
- درصد املاح در مناطق شمالى و بالادست رودخانه 445 ميلى گرم در ليتر مى باشد.
- آب قنوات داراى املاح مساوى با 450 تا 472 ميلى گرم در ليتر مى باشند.
- تجزيه نمونه گرفته شده از چاه آب آشاميدنى قريه سرباز نشان مىدهد كه مقدار املاح آن برابر با 623 ميلىگرم در ليتر مى باشد.
به اين ترتيب مشاهده مىشود كه شورى آبها با فاصله محل آن تا بستر رودخانه، ارتباط مستقيم دارد.
آبهاى زيرزمينى در اين منطقه به دو دسته تقسيم مى شوند:
- چاهها: در گذشته از چاهها فقط جهت تأمين آب آشاميدنى استفاده مىشد ولى امروزه تعداد بيشمارى از چاههاى نيمه عميق در منطقه وجود دارند كه از آب آنها جهت آبيارى باغات و مزارع استفاده مىشود. به ندرت مىتوان چاه عميقى را در بخش سرباز مشاهده نمود. شايد اين امر ناشى از كوهستانى بودن و نزديك بودن سفره آبهاى زيرزمينى باشد. زيرا همانطور كه اشاره شده، اغلب سفره هاى آبدار در مجاور بستر رودخانه ها قرار دارند، در صورت كندن چاه در اين نواحى بعد از 10 تا 15 متر به آب مىرسند بنابراين لزومى ندارد كه چاههاى عميق حفر كنند. مى توان گفت كه عميقترين چاهها به 30 تا 60 متر برسند و از اين عمق، چاه عميقترى درمنطقه وجود ندارد. اكثر چاهها هم در نزديكى دره رودخانه سرباز و ديگر شعبات آن حفر شده اند و در واقع آب خود را از همين رودخانه هاتأمين مى كنند.
قناتها: در اين بخش چند رشته قنات در دهستانهاى آشار و ايرافشان و مينان وجود دارد. روش ديگرى نيز براى استفاده از آبهاى زيرزمينى، خصوصاً در بستر رودخانه ها وجود دارد. در مواقع خشكسالى چنانچه دو يا سه سال بارانى نبارد آب رودخانه ها به علت شنى بودن بستر آنها و عدم تغذيه كافى به درون زمين نفوذ مىكند و از جريانات سطحى خبرى نمى شود، اين آب در زيرزمين، به علت برخورد با يك سطح غيرقابل نفوذ نظير كوه و يا غيره، به جريان خود ادامه مى دهد. در چنين مواقعى در برخى از روستاها، ريش سفيدان با تجربه، براساس حدس و گمان، مسير اين جريان زيرزمينى را تشخيص مىدهند. لذا با استفاده از يك دستگاه بيل مكانيكى، شروع به حفر خندقى در بستر رودخانه، در همان مسير مشخص شده مى كنند كه اين خندق را به موازات محور رودخانه و با شيب كمتر از شيب رودخانه حفر مى كنند. هر چه كه اين بيل مكانيكى از پايين دست رودخانه به سمت بالادست پيش برود، آب داخل خندق بيشتر مىشود. به هر حال آنقدر حفر اين خندق را در طول رودخانه ادامه مىدهند تا به آب كافى دسترسى پيدا بكنند. كار بيل مكانيكى تا همين جا خاتمه مى يابد. آنگاه روستائيان با بسيج همگانى، هنر خودشان را به منصّه ظهور مى رسانند. ابتدا سنگهاى فراوانى را ازاطراف رودخانه در طرفين اين خندق جمع مىكنند سپس به دو گروه تقسيم مى شوند. يك گروه به داخل خندق مىرود و گروه ديگر، از همان بالاى خندق، سنگهاى جمع آورى شده را به داخل خندق مىاندازند. آنهايى كه در داخل خندق هستند، شروع به سنگچين كردن طرفين ديوارهاى خندق مى كنند تا از ريزش ديواره هاى خندق جلوگيرى به عمل آورند اين كار را تا 1 يا 2 مترى ادامه مى دهند. فاصله ميان دو سنگ چين تقريباً يك تا يك و نيم متر است. بعد از اتمام اين كار، سنگهاى درازى كه طول آنها نزديك به يك متر باشد را با تلاش فراوان از اطراف رودخانه پيدا كرده و با زحمت بسيار به نزد خندق مى آورند. با استفاده از اين سنگها سقف سنگچين يا كَلْبير را مىپوشانند و آنرا بصورت مجرا يا كانالى كه تقريباً قابل عبور براى يكنفر در حالت نشسته باشد، در مىآورند. سپس شكافهاو درزهاى موجود در سقف كلبير را با استفاده از سنگهاى كوچك يا شاخه هاى درختان موجود در رودخانه گز پر مىكنند تا از ريزش خاك در داخل كانال جلوگيرى كنند. در آخرين مرحله، با استفاده از تراكتور يا بولدوزر روى كانال را با رسوبات رودخانه مى پوشانند تا از تخريب سيل درامان باشد و در بعضى از جاها، تقريباً به فاصله 30 متر به 30 متر، از پوشيدن روى كانال خوددارى مىكنند، تا در مواقع مسدود ماندن آب خندق، تعميرات لازم را در آن به عمل آورند. طول كلبيرها در نقاط مختلف از چند صد متر تا هزار متر و عمق خندق در عميقترين قسمت آن از 5 تا 15 متر تغيير مىكند. آب اين كلبيرها كه عموماً در بستر رودخانه حفر شده اند، به ساحل هدايت مىشوند و بعد بوسيله نهرهاى خاكى كه در سواحل رودخانه و يا دامنه كوهها احداث شده اند، به اراضى تحت آبيارى منتقل مى شوند. در ضمن در اصطلاح محلى به كلبيرها كَهْنْ يعنى قنات مىگويند. هزينه حفر خندق را به تعداد نفرات صاحب زمين تقسيم مى كنند.
بنابراين در اين بخش، قناتهايى كه به معنى واقعى آن داراى مادر چاه باشند و طول زيادى داشته باشند، بسيار اندك و انگشت شمارند. در سركور فقط يك رشته قنات در «ميرزمين »وجود دارد، روستاهايى كه داراى قناتهاى واقعى هستند عبارتند از: كَهْنْ آب - ايرافشان - مينان - مِيتگان - شاه كَهور - كَنْدِز - نوت - كَرَگين - بُگان - مَزاكان - سنگ مسجد -اسلام آباد - نسكند - سرداب - نوكين ده - كهيركان. ولى اين قناتها نيز داراى طول چند هزارمترى مثل ساير قناتهاى ايرانى نيستند. هم اكنون تعداد قنواتى كه در حوضه ترويجى سرباز قرار دارند، 31 رشته و تعداد قنواتى كه در حوضه ترويجى آشار و ايرافشان قرار دارند، 18 رشته مىباشند. البته همانطور كه اشاره شد، اكثر اين قناتهاى در واقع همان «كلبير» هستند. بنابراين در اين بخش تعداد كلبيرها نسبت به تعداد قناتهاى واقعى، بسيار بيشتر است. يكى از دلايلى كه اهالى اين منطقه، به كلبيرها روى آوردهاند، كوهستانى بودن و كمبود زمينهاى كشاورزى اين بخش مىباشد. اما در مجموع همين كلبيرها، نقش بسيار عمده اى را در مواقع خشكسالى براى روستائيان ايفا مى كنند. بطوريكه در چنين مواقعى، تنها منبع آب اين روستاها مى باشند و حيات كشاورزان و روستائيان به آنها بستگى دارد. مهمترين خطراتى كه كلبيرها را تهديد مىكنند، سيلابهاى رودخانه هاى منطقه هستند. بطوريكه بر اثر يك سيل كوچك، مسير آن خندق نير از بين رفته و گم مى شود.